گلرو

و دیگر هیچ بهار، تابستان، پائیز و زمستانی با پسوند هزار و سیصد تکرار نمی شود... این پایان یک داستان بلند است.. صد سال دیگر در آخرین زمستانِ قرنِ بعدی(1499) دیگر هیچکدام از ما نخواهیم بود.... همه رفته ایم، آنچنان فراموش شده ایم که انگار هیچوقت نبوده ایم!باورش سخت است ولی حقیقت دارد پس تا میتوانیم خوب باشیم و به هم خوبی کنیم(هر چند که بعضی ها درکی از خوبی ما نخواهند داشت). بخوانید, ...ادامه مطلب

خدایا خسته ام از این روزهای سخت..........خودت تمومش کن ......... , ...ادامه مطلب

دلم برای تمام کودکی ام تنگ شده، برای کیف، کتاب، مداد قرمز..........دلم برای تک تک هم شاگردی هایم تنگ شده......دلم مدرسه می خواهد...........دلم برای شیطنت های آن روزگار می تپد ......برای هل دادنها، برا, ...ادامه مطلب

پنجره را باز میکنم...  بوی خاک باران خورده مشامم را نوازش میکند...  هوای خنک...  نفس عمیق میکشم...  هوای وبلاگ پاییز کلمه ... همه چیز رو روال است...  همه چیز ارام است... بوی باران...  بوی وبلاگ پاییز کلمه ..... و آغازی دگر .............ماه مهر و وبلاگ پاییز کلمه از راه رسید , ...ادامه مطلب

امروز آرزو کردمهمه مردم سرزمینم شاد باشندبرای همگی خنده هایی ازته دل آرزومیکنم...الهیاونقدر بخندین که تک تک سلولهای بدنتون رو شادی فرا بگیره...امروزتون پر از خنده از ته دلLet's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

هفته های آخرپاییزنزدیک شدوهمه دم میزنندازشمردن جوجه هااماتوبشمارتعداددلهایےراکه بدست آورده ایوتعدادلبخندهاییکه برلب نشاندیامیدوارم لحظه هاےپایانےپاییزپرازشادی باشه+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۹۶ساعت 9:35&nbsp توسط مهناز  |  Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

ماه من...تو همه جان منی                    توهمه عشق منی                                            مه تابان منی                                                             هرزمان مست توام...    لب من تربه لبت                       نفسم درنفست                                      , ...ادامه مطلب

جائی در پشت ذهنت به خاطر بسپار ، که اثر انگشت خداوند بر همه چیز هست . . .همیشه یادمان باشد که زندگی پیمودن راهی برای رسیدن به خداست و قدم هایمان باید طوری باشد که حتی دانه کشی زیر پایمان له نشود . . ., ...ادامه مطلب

............دیگر چهل ساله شدم به تمام روسری های صورتی فکر کردم که نخریدمشان به تمام لاک های قرمزی که نزدم به پیاده روهایی که تنها پیمودمشان به فیلمهایی که تنها دیدمشان به لبخندهایی که دریغ کردم تا مبادا به اشک انجامند و........ و صداهایی که گذاشتم گم شوند در خاطراتم و به موهایم….  چهل ساله شدم و هن, ...ادامه مطلب

  خدایا چقدر تنها هستم!چه قدر! دیگران بیرون من را می ببینند و چه بسا تصوری که از من دارند غبطه می خورند.... اما درون من ......... درون مرا هیچ کس نمی تواند ببیند حتی نزدیکترین کسان من تازه چه می توانند بکنند.............. در نهایت احساس همدردی......... "محمود دولت آبادی",تنهایی من,تنهایی من بزرگ است,تنهایی من و خدا,تنهایی,تنهایی من شعر,تنهایی من اتفاق تازه ای نیست,تنهایی من شبیخون حجم تو را,تنهایی من فقط سکوت وغم,تنهایی من دیگه پایونی نداره,تنهایی من با خدا ...ادامه مطلب

نفس تابستان به شماره افتاده است و شمارش معکوس برای خداحافظی با روزهای گرم و طاقت فرسای آن شروع شده است ،اگر چه شهریور از ماه های نسبتا خنک تر این فصل است اما هنوز دماسنج ها دمای هوا را بالا نشان می دهند............... پاییز که می شود ازنو عاشق می شوم ... انگار تمام سلول های بدنم ... تمام گلبولهای خونم ... تمام ذرات وجودم احساسش می کنند ...   عاشق پاییزم وقتی از عمق جان نفس بکشی و ریه هات پربشه از بوی خوشش ...,روز آخر تابستون ...ادامه مطلب